۱۴۰۴-۰۱-۲۳

در این سن بدون امکانات اولیه زندگی تنها مانده

خانم مسنی سال‌هاست همسر خود را از دست داده و به تنهایی زندگی‌اش را می‌گذراند. از آنجایی که درآمدی هم ندارد، زندگی‌اش با کمک خیرین می‌گذرد […]
۱۴۰۴-۰۱-۱۷

با یک خانه‌ی خالی نمیشود زندگی را شروع کرد

پسر ۲۷ ساله‌ی روستایی نزدیک به یک سال است که با همسر خود در دوره‌ی عقد به سر می‌برند. از آنجایی که هیچ‌کدام حمایت مالی از […]
۱۴۰۳-۱۲-۰۱

بخاطر ۳ بچه یتیمم، باید سرطان را شکست دهم

مادر جوانی صاحب سه فرزند کوچک، سال‌هاست همسر خود را از دست داده و به تنهایی بچه‌هایش را بزرگ می‌کند. اما با وجود پیشرفت سرطان غده […]
۱۴۰۳-۱۰-۲۲

زنده ماندم اما زندگی‌ام از بین رفت

پسر ۲۳ ساله‌، سال گذشته و در یک تصادف زنجیره‌ای دچار شکستگی صورت و پیشانی می‌شود و پس از ۲ ماه در کما بودن به هوش […]
۱۴۰۳-۱۰-۰۸

زمین‌گیر است؛ ولی باید هر روز از پله‌ها بالا برود…

پدر ۷۰ ساله بازنشسته که توانایی کار کردن ندارد و از همسرش که به علت سکته مغزی نیمی از بدنشان فلج شده و در بستر هستند […]
۱۴۰۳-۰۹-۲۳

جوان سالم، ناگهان زمین‌گیر شد

جوان ۳۰ ساله از ۳ سال پیش علائمی مانند لمس شدن و کشیدن پا را تجربه می‌کند و کم کم درگیر لکنت زبان هم می‌شود. پس […]
۱۴۰۳-۰۹-۱۶

بخاطر نگهداری از پدر و مادرم، ازدواج نکردم

خانم ۶۴ ساله‌ای که از جوانی ازدواج نکردند، تا سالها پیش از والدینشان نگهداری می‌کردند. در حال حاضر تنها زندگی می‌کنند و به دلیل آرتورز شدید […]
۱۴۰۳-۰۹-۱۳

مهریه‌ام را بخشیدم، تا بچه‌هایم بی‌مادر نمانند

خانم سرپرست خانوار در کودکی پدر خود را در ماموریتی از دست داده و مادرشان به سختی ایشان و خواهرش را بزرگ کرده است. پس از […]
۱۴۰۳-۰۹-۰۵

بعد از بیکاری شوهرم، با ترشی فروشی بچه‌هایم را بزرگ کردم

خانم ۴۵ ساله‌ای دارای سه فرزند است و تا مدتی قبل که همسرش به صورت حق‌التدیس معلمی می‌کرد، زندگی خوبی داشتند. تا اینکه با حذف برخی […]
۱۴۰۳-۰۹-۰۳

هر کاری کردم که بیمار نمانم

پدر یک خانواده ۴ نفره سالها در کارخانه‌های اطراف همدان فعالیت شغلی داشتند که به دلیل تعدیل نیرو از کار بیکار می‌شوند. پس از مدتی با […]