۱۴۰۳-۱۰-۲۱

با نشاکاری پول جهیزیه‌ام در نمی‌آید

در روستایی اطراف مینودشت گلستان، دختر و پسری جوان در تلاش‌اند تا زندگی مشترک خود را آغاز کنند. خانواده‌ی هر دو آنها کارگر هستند و درآمد […]
۱۴۰۳-۱۰-۲۰

کاروان زیارتی روز پدر

خواست از هر دو جهانم شود آسوده خیال پدرم دست مرا داد به دستان رضا به امید خدا قصد داریم به مناسبت ولادت امیرالمومنین علی (ع)، […]
۱۴۰۳-۱۰-۱۹

از انجام کارهای شخصی هم ناتوان مانده‌ام

پدر خانواده ۵ نفره چند‌ سال از جوانی خود را در جبهه‌های جنگ گذرانده است و مجروح شیمیایی‌ست. شغلشان کارگری ساختمان بوده و در خانه‌ محقری […]
۱۴۰۳-۱۰-۱۷

با ورشکستگی قیم مادر پیر، دو دختر و همسر بیمارم هستم

پدر جوان ۳۲ ساله‌ای همراه خانواده‌اش در روستایی اطراف تهران زندگی می‌کند. او دو دختر کوچک دارد و نزدیک به ده سال است که از مادر […]
۱۴۰۳-۰۹-۱۳

مهریه‌ام را بخشیدم، تا بچه‌هایم بی‌مادر نمانند

خانم سرپرست خانوار در کودکی پدر خود را در ماموریتی از دست داده و مادرشان به سختی ایشان و خواهرش را بزرگ کرده است. پس از […]
۱۴۰۳-۰۹-۱۱

خانه که هیچ، جایی برای گذاشتن اسبابمان هم نداریم

پدر خانواده‌ای ۵ نفره، در مغازه پیتزا فروشی در شهر مینودشت کارگری می‌کند. از مدتی پیش برای تأمین هزینه رهن منزل به سختی پس‌انداز کردند تا […]
۱۴۰۳-۰۹-۰۸

پدر شش فرزند پولی برای بستری همسر باردارش ندارد

خانواده‌ای ۶ نفره مدتی پیش از یکی از استانهای شرقی به امید شرایط کاری بهتر به تهران مهاجرت کردند. پدر کارگر است، پس اندازی ندارد و […]
۱۴۰۳-۰۹-۰۷

کل درآمد یک‌سال کشاورزی، صرف عمل چشم دخترم شد

هنگامه دختر نوجوانی‌ست ساکن روستایی از شهرستان صحنه، که از شدت افتادگی پلک، بینایی‌اش مختل شده است و خوب نمیبیند. چند سال پیش پدرش با درآمد […]
۱۴۰۳-۰۸-۲۷

دستم برای سرپرستی خانواده‌ام بسته است

پدر خانواده‌ای ۵ نفره که اکنون در یک شرکت به عنوان نیروی خدماتی در حال فعالیت است پس از ابتلای همسرش به سیروز کبدی، تمام سرمایه‌شان […]
۱۴۰۳-۰۸-۱۹

بخاطر خرج داروها، دخترم را دست خالی به خانه بخت فرستادم…

سیزده سال پیش بخاطر مشکل قلبی فرزند آخرشان به تهران آمدند و از همان سال، دور از خانواده و اقوام درگیر مداوا و جراحی‌های دخترشان شدند. […]